𝓐𝓷𝓪𝓱𝓲𝓭 (◦•●◉✿اســماءالـهدی✿◉●•◦)𝓐𝓷𝓪𝓱𝓲𝓭 (◦•●◉✿اســماءالـهدی✿◉●•◦)، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره
𝓜𝔂 𝓫𝓵𝓸𝓰𝓜𝔂 𝓫𝓵𝓸𝓰، تا این لحظه: 3 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره
𝓬𝓸𝓸𝓴𝓲𝓮 (𝓶𝔂 𝓬𝓪𝓽)𝓬𝓸𝓸𝓴𝓲𝓮 (𝓶𝔂 𝓬𝓪𝓽)، تا این لحظه: 3 سال و 1 ماه و 27 روز سن داره
𝓕𝓪𝓽𝓮𝓶𝓮𝓱𝓕𝓪𝓽𝓮𝓶𝓮𝓱، تا این لحظه: 18 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره
𝐹𝓇𝒾𝑒𝓃𝒹𝓈𝒽𝒾𝓅 𝓌𝒾𝓉𝒽 𝐹𝒶𝓉𝑒𝓂𝑒𝒽 𝒮𝒶𝓃𝒶𝐹𝓇𝒾𝑒𝓃𝒹𝓈𝒽𝒾𝓅 𝓌𝒾𝓉𝒽 𝐹𝒶𝓉𝑒𝓂𝑒𝒽 𝒮𝒶𝓃𝒶، تا این لحظه: 2 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره
𝓒𝓸𝓸𝓴𝓲𝓮 𝓬𝓸𝓶𝓮𝓼 𝓽𝓸 𝓸𝓾𝓻 𝓱𝓸𝓾𝓼𝓮𝓒𝓸𝓸𝓴𝓲𝓮 𝓬𝓸𝓶𝓮𝓼 𝓽𝓸 𝓸𝓾𝓻 𝓱𝓸𝓾𝓼𝓮، تا این لحظه: 3 سال و 1 روز سن داره
𝓞𝓭𝓲𝓷 𝓬𝓸𝓶𝓮𝓼 𝓽𝓸 𝓸𝓾𝓻 𝓱𝓸𝓾𝓼𝓮𝓞𝓭𝓲𝓷 𝓬𝓸𝓶𝓮𝓼 𝓽𝓸 𝓸𝓾𝓻 𝓱𝓸𝓾𝓼𝓮، تا این لحظه: 1 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره

داستان های خواهر بزرگ 13 ساله

بیاید دنیا رو رنگی کنیم🌈

اولین پست سیزده سالگی

اینم از اولین پست سیزده سالگی .  .  .  چقدر همه چی زود میگذره ها، باورنکردنیه که سومین تولدیه که در کنار نی نی وبلاگ میگیرم... 💜 حرفیم ندارم نوشتنمم نمیاد، فقط این که خیلی فرصت های خوبی تو این سایت برای همصحبتی با ادمای خوب داشتم، خیلی تجربه های خوبی کسب کردم و.. همین دیگه. ممنونم از شما، از نی نی وبلاگ و نی نی وبلاگیا.  ...
22 شهريور 1402

کین سیاوش، یک داستان آشنا

در شاهنامه، قسمت پهلوانان، داستان سیاوش و به دنبال اون داستان کین سیاوش، یک سناریوی تأمل برانگیز وجود داره..  سیاوش که شاهزاده ایران و فرزند کی کاووس پادشاه ایرانه، یک جوان انسان و انسان دوست که دست پرورده رستم و زال هم هست، به علت دسیسه چینی های نامادری خودش سودابه و بی خردی پدرش که حرف های همسرش رو باور میکنه، از ایران فراری میشه و به توران زمین که سرزمین دشمن بوده پناه میبره.  در اونجا هم مثل ایران، سیاوش بسیار محبوب مردم و درباریان میشه، به خصوص محبوب پادشاه توران افراسیاب و وزیر دانای افراسیاب که پسرعموش هم هست، پیران. به طوری که هم پیران و هم پادشاه توران زمین دخترانشون رو به سیاوش میدن و حتی پادشاه یک تکه زمین کشور ...
11 شهريور 1402

اقای ثقتی

آقای ثقتی اقای مدیر کل وزارت ارشاد و فرهنگ.  اقای مسئول کارگاه عفاف و حجاب.  اقای فرمانده پایگاه بسیج مسجد ثامن اقای موسس هیئت رزات اقای عزیز. به کجا چنین شتاباننننن بابا پیاده شو با هم بریم اقا پسر هیفده ساله ای که اومدی به اقای ثقتی گفتی یه کاری کن سربازیم بیوفته شهر خودمون تو پایگاه بسیج خودمون، و بعدش هرکار در ازاش ازت خواست قبول کردی. به تو یکی دیگه چی بگمممم باباااااا به تو چی بگممممم. فحشت بدم؟ دلم برات بسوزه؟ برای احمق بودنت؟  به قول فاطمه سانا مردکککک برای یه سربازی که.. لا اله الا لله.  خدایا اخرالزمونه خدایا خودت ظهور کن ...
4 مرداد 1402