بی مقدمه

خواهرا برادرا، اگر مطالب زیر رو خوندین و بهتون برخورد باید بگم اصلا برام مهم نیست و میتونین برین بمیرین اگر خیلی ناراحتین. 

بی مقدمه میگم

ریدم تو آزادیتون، ریدم تو ابادیتون، ریدم به زن تون، ریدم به مردتون، ریدم به زندگی ای که فقط حق خودتون میدونیدش و ریدم به میهنی که ازش دم میزنید و هیچی ازش نفهمیدین. 

ریدم به آبان نود و هشتتون و ریدم به دی نود و شیشتون. 

و ریدم به بیست و پنجم شهریورتون. 

ریدم به قبر محمدمهدی کرمی و محمد حسینی و مجیدرضا رهنورد. و پیشاپیش ریدم به قبر اون قاتلای نجسی که اسم نجسشونو به زبونم نمیارم و انشالله تک تکشون به درک واصل میشن و به فاضلاب تاریخ می پیوندن. 

احترامی هم به مرده نمیذارم اصلا. چجور شما تو تویتر هشتگ میزنین آرمان علی وردی نفله شد و هشتکای دیگه ای که شرمم میاد بگم. 

از اون قاتلای کثیف متفرم. ارزو میکنم خودشون بمیرن، خانواده هاشون بمیرن و بسوزن و هیچ نسلی ازشون نمونه، هواداراشون اونایی که اشک تمساح میریزن براشون، اونایی که توجیه میکنن کار کثیفشونو با جملاتی مثل اره نقششون در قتل زیاد نبود و.. و اونایی که دل برای مادراشون میسوزونن و دل برای خانواده مقتول بیچاره نمیسوزونن و وقتی فیلمای قتلشو میبینن خفه خون میگیرن، همشون بمیرن.

و ارزو میکنم اون نفر هفتاد و یکمی که شاهد اون همه قصاوت بود و وایستاد و تماشا کرد و خندید انگار که قبر پدرشو دیده، و چون نقش مستقیم در قتل نداشته عین اب خوردن به زندگیش ادامه میده، نه. ارزو میکنم اون نمیره. سال های سال زنده باشه و هر شب خواب اون صحنه ها رو ببینه و هر روز چشمای ارمان جلوی چشمش باشه و تا اخر عمر یادش نره و هر روز بسوزه و خاکستر بشه و روز بعد زنده شه و دوباره بسوزه و دوباره و دوباره و دوباره

نمیدونم الان امثال میلاد ارمون و باقی نجاستایی که الان تو زندان دارن میپوسن و انشالله به زودی میرن بالای دار چه حسی دارن نسبت به کاری که دقیقا یک سال پیش تو همین ساعات با جوونی که ناخن انگشت کوچیکه پاش از کل خاندانشون با ارزش تره انجام دادن دارن، 

احتمالا تا امروز هم فکر میکنن که ازادی میخوان. و عمیقا امیدوارم که همشون.. مثل اونی که به ذهنش رسید رون پاهاشو ببرن که فرار نکنه، اونی که اول به ذهنش رسید لختش کنه و به خصوص اون زن نجاستی که جای پاشنه کفشاش رو صورت برادرم و صدای کثیفش اتیشم میزنه، امروز بفهمه که از زندگی آزادی نمیخواد. آزادی اونو به ارامش نمیرسونه چون حرومزاده ای مثل اون از زندگی یه پدر میخواد. 

همین.