𝓐𝓷𝓪𝓱𝓲𝓭 (◦•●◉✿اســماءالـهدی✿◉●•◦)𝓐𝓷𝓪𝓱𝓲𝓭 (◦•●◉✿اســماءالـهدی✿◉●•◦)، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره
𝓜𝔂 𝓫𝓵𝓸𝓰𝓜𝔂 𝓫𝓵𝓸𝓰، تا این لحظه: 3 سال و 5 ماه و 26 روز سن داره
𝓬𝓸𝓸𝓴𝓲𝓮 (𝓶𝔂 𝓬𝓪𝓽)𝓬𝓸𝓸𝓴𝓲𝓮 (𝓶𝔂 𝓬𝓪𝓽)، تا این لحظه: 3 سال و 1 ماه و 21 روز سن داره
𝓕𝓪𝓽𝓮𝓶𝓮𝓱𝓕𝓪𝓽𝓮𝓶𝓮𝓱، تا این لحظه: 18 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره
𝐹𝓇𝒾𝑒𝓃𝒹𝓈𝒽𝒾𝓅 𝓌𝒾𝓉𝒽 𝐹𝒶𝓉𝑒𝓂𝑒𝒽 𝒮𝒶𝓃𝒶𝐹𝓇𝒾𝑒𝓃𝒹𝓈𝒽𝒾𝓅 𝓌𝒾𝓉𝒽 𝐹𝒶𝓉𝑒𝓂𝑒𝒽 𝒮𝒶𝓃𝒶، تا این لحظه: 2 سال و 5 ماه و 26 روز سن داره
𝓒𝓸𝓸𝓴𝓲𝓮 𝓬𝓸𝓶𝓮𝓼 𝓽𝓸 𝓸𝓾𝓻 𝓱𝓸𝓾𝓼𝓮𝓒𝓸𝓸𝓴𝓲𝓮 𝓬𝓸𝓶𝓮𝓼 𝓽𝓸 𝓸𝓾𝓻 𝓱𝓸𝓾𝓼𝓮، تا این لحظه: 2 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره
𝓞𝓭𝓲𝓷 𝓬𝓸𝓶𝓮𝓼 𝓽𝓸 𝓸𝓾𝓻 𝓱𝓸𝓾𝓼𝓮𝓞𝓭𝓲𝓷 𝓬𝓸𝓶𝓮𝓼 𝓽𝓸 𝓸𝓾𝓻 𝓱𝓸𝓾𝓼𝓮، تا این لحظه: 1 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره

داستان های خواهر بزرگ 13 ساله

بیاید دنیا رو رنگی کنیم🌈

خاطرات امروز+ یک سری توضیحات+چالش آرایشی

1400/7/11 22:59
875 بازدید
اشتراک گذاری

سلام بچه ها.

من رو ببخشید که چند روزی بود فعالیت نمیکردم.

من وبلاگم طی یک سری ماجرا مدتی مسدود شده بود که از محدودیت خداروشکر در اومد، ولی بعدش اصلا وقت نکردم پست بذارم.

خیلی ممنونم ازتون با این که یک مدت نبودم باز هم دنبالم کردید.

خیلی سوپرایزم کردید😍🥰🤩

راستی میکاپ آرتیست های سایت، اون هایی که به آرایش کردن علاقه دارید یک چالش براتون دارم.

با موضوع فصل ها. شما از بین فصل ها یک فصل که دوست دارید رو انتخاب کنید و یک میکاپ فانتزی و خلاقانه انجام بدید. بعد در وبلاگتون آپلود کنید و حتما به من کامنت بدید و بگید که در چالش شرکت کردید.

برای این که ایده بگیرید من خودم آرایش ها رو طراحی کردم و میذارم تا شما ببینید منظورم چیه. سعی کنید از روشون کپی نکنید، ایده بگیرید.

(به لباس هاشون توجه نکنید لازم نیست که مثل اون ها لباس بپوشید.)

بهار

تابستان

پاییز

زمستان.

برای این آرایش ها به چیز خاصی احتیاج ندارید. کرم پورد، رژ لب ۲ ۳ رنگ برای کشیدن گل وبرگ و... سایه چشم، خط چشم مدادی یا ماژیکی اگر دوست داشتید میتونید از وسایل دیگه مثل رژ گونه، هایلایتر، کانسیلر، کانتور و برنزر و پودر فیک و... هم استفاده کنید.

اگر بعضی از وسایل رو ندارید خودتون خلاقیت به خرج بدید. خیلی هم ارزشش بیشتره.

امروز روز خوبی بود چون تونستم به تمام برنامه ای که نوشته‌ام عمل کنم.

بیدار شدم، کلاس ها رو شرکت کردم. 

ناهار خوردم و استراحت کردم.

کشو لباس هام رو خالی کردیم و دوباره از اول چیدیم.

بعدم رفتم کلا ادبیات خانم حسن نیا. خیلی معلم رو مخی.

یک درس رو میده بعد با این که بچه ها یاد نگرفتن هنوز ازش میگذره، باد یک درس رو که همه بار اول یاد گرفتن رو هی ۲۰ بار میگه. هی ۲۰ بار میگه هی ۴۰ بار میگه🤣😒.

یا وقتی سوال نمی‌کنیم میگه چرا اینجا اینقدر ساکته چرا کسی سوال نمیپرسه؟ حواستون نیست؟

بعد وقتی سوال میپرسیم میگه اه این رو هزار باااار توضیح دادم وای چرا گوش نمیدید و چه و چه و چه!

تکلیفش با خودش معلوم نیست بلاخره.

بعد هم رفتم حموم و تکالیف رو نوشتم.

خداروشکر موفق شدم به صورت پی دی اف درسال کنم.

راستی، موفق شدم قرآن رو تا آیه ۲۲۰ سوره بقره بخونم. خداروشکر سوره بقره داره تموم میشه.

بعدم مثل هر روز طبق برنامه ۲۰ دقیقه پیاده روی تو حیاط.

الان هم اینجام و دارم خاطره مینویسم..💜

راستی میراکولر ها، قسمت مرد ساده رو دیدید؟ دقت کردید فصل ۴ خیلی خوب نبود، فصل ۳ خیلی بهتر بود. میراکولر های خارجی هم همین نظر رو دارن. اول مرینت خانوم حماقت محض کرد و هویتش رو به آلیا گفت. شما رو به خدا اگر جاش بودید اونم در حالی که کسی ۱۰ سال دوستت بوده ۱ ثانیه دیگه ممکنه بدترین دشمنت باشه این حماقت رو میکردید؟ 

نه؟

جان من میکردید؟

بعدم کم شدن نقش کت نوار.

بعدم که لیدی باگ خانم هنوز نگهبان نشده برای خودش جانشین انتخاب کرد!

ای خدا.

فعلا هم که داره مثل خیمه هایی که تو محرم خوراکی نذری میدن معجزه گر خیرات میکنه. آدم مونده چی بگه.

خب در آخر بچه ها متاسفانه وبلاگ بهار جون از وبلاگ خاطرات زمستونی مسدود شده. خیلی وحشتناکه این موضوع. هر چی وبلاگ میزنه مسدود میشه و مدیریت اصلا آزادش نمیکنه😭

پسندها (8)

نظرات (13)

بهار
11 مهر 00 23:21
سلاااام 
نمیدونم چرا😭😭😭😭😭😭😭
واقعا نمیدونممممممممم چراااااا اههههههههههههههههههههه😭😭😭😭😭😭
من به ولله هیچ کاری نکردمممممممم اصلا کاری نکردم که وبلاگم رو مسدود کردنننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن
ای خدا!😭😭😭
میخوام هق هق بترکم 
سایهسایه
12 مهر 00 9:47
چه خبرا از کوکی 
راستی موزه گربه ها رفتی؟
◦•●◉✿اســماءالـهدی✿◉●•◦
پاسخ
شما؟ نوه پدربزرگین؟
کوکی خوبه خیلی شیطون شده.
موزه گربه ها؟ کجاست؟
 

12 مهر 00 15:26
وایی اره

12 مهر 00 15:27
بدبخت کت نوار
◦•●◉✿اســماءالـهدی✿◉●•◦
پاسخ
من همش دلم براش میسوزه، مامانش مرده پدرش بهش توجه نمیکنه عشقش حتی نکاه هم بهش نمیکنه، گناه داره. انگار همه فراموش کردن اونم وجود داره

12 مهر 00 15:27
نقشش خیلی کم شده

12 مهر 00 15:27
تو قسمت هک سان که اصن عشقشو ندید
◦•●◉✿اســماءالـهدی✿◉●•◦
پاسخ
کاش فقط قسمت هم سان اینطوری بود

12 مهر 00 15:27
دلم براش کباب شد
◦•●◉✿اســماءالـهدی✿◉●•◦
پاسخ
منم واقعا همین طور 
✨🍀𝘼𝙣𝙖𝙝𝙚𝙡 𝙘𝙝𝙖𝙣✨🍀𝘼𝙣𝙖𝙝𝙚𝙡 𝙘𝙝𝙖𝙣
12 مهر 00 17:33
سلام آناهید جان😍😍💕
چه طراحی های قشنگی✨😍❤️
چه خوب که به همه برنامه هات رسیدی!
​​​​​​عههه؟
واقعا نمیدونستم فصل ۴ اومده🤧
برم یه قسمت ببینم
◦•●◉✿اســماءالـهدی✿◉●•◦
پاسخ
سلاااام💜
ممنون عزیزم💜🔮
آره بلاخره تنبلی رو گذاشتم کنار🤣😑😅💜🔮
اومده. ببین ولی این فصل..
✨🍀𝘼𝙣𝙖𝙝𝙚𝙡 𝙘𝙝𝙖𝙣✨🍀𝘼𝙣𝙖𝙝𝙚𝙡 𝙘𝙝𝙖𝙣
12 مهر 00 17:34
بهاارررررررررررررررررررررررررررررررر
نهههههههههههه

نگوووووووووو

چه بددددددددددددد

آخی🥲🥲🥲🥲🥲🥲🥲🥲🥲💔💔💔💔🖤💔💔
چیکار میتونم بکنم برات؟؟؟🥲
✨🍀𝘼𝙣𝙖𝙝𝙚𝙡 𝙘𝙝𝙖𝙣✨🍀𝘼𝙣𝙖𝙝𝙚𝙡 𝙘𝙝𝙖𝙣
12 مهر 00 21:39
❤️❤️❤️❤️✨
💙🌈
آفرین منم بعضی وقتا خیلی تنبل میشم🥲❤️
آره دیدم نوشته بودی اصن خوب نیست...
آره اصن نمیگه شاید آلیا شرور بشه...😐

 
◦•●◉✿اســماءالـهدی✿◉●•◦
پاسخ
ببین آدم انتظار داره وقتی یک نفر خیلی تو فاز قانونه اینقدر رو یک قانون تاکید داره و همکارش رو بی مسئولیت و بی قانون میدونه خودش همون قانون رو نشکنه!
✨🍀𝘼𝙣𝙖𝙝𝙚𝙡 𝙘𝙝𝙖𝙣✨🍀𝘼𝙣𝙖𝙝𝙚𝙡 𝙘𝙝𝙖𝙣
12 مهر 00 21:58
دقیقا
(منظورت مرینت بود دیگه نه...؟)
راستی الان قسمت یکشو دیدم 
​​​​​​
​​​​​​
✨🍀𝘼𝙣𝙖𝙝𝙚𝙡 𝙘𝙝𝙖𝙣✨🍀𝘼𝙣𝙖𝙝𝙚𝙡 𝙘𝙝𝙖𝙣
12 مهر 00 23:22
حداقل به کت نوار میگفت لامصب🥲💔
◦•●◉✿اســماءالـهدی✿◉●•◦
پاسخ
بعدم که اخر کت نوار از آلیا خانم رو اعصاب شنید بمیرم براش چقدر غصه خورد. وقتی فهمید رینا و کاراپیس هویت هم رو میدونن چشاش پر از اشک شد وقتی نینو بهش کفت لیدی باگ فکر میکنه کت نوار آزاردهنده است... وقتی گفت یه روزی میرسه که لیدی باگ منو کنار میذاره و دیگه بهم احتیاج نداره...
✨🍀𝘼𝙣𝙖𝙝𝙚𝙡 𝙘𝙝𝙖𝙣✨🍀𝘼𝙣𝙖𝙝𝙚𝙡 𝙘𝙝𝙖𝙣
13 مهر 00 11:00
واااااااای
نمیدونی با چه حرصی خوندم

اصن نمیبینم دیگه😀💔🗡️🗡️🗡️🗡️🗡️🗡️🗡️🗡️🗡️🗡️🗡️🗡️🗡️
◦•●◉✿اســماءالـهدی✿◉●•◦
پاسخ
نه ببین. ولی منم همش حرص میخورم موقع دیدم. ماجرا از باند اسرار شروع میشه