𝓐𝓷𝓪𝓱𝓲𝓭 (◦•●◉✿اســماءالـهدی✿◉●•◦)𝓐𝓷𝓪𝓱𝓲𝓭 (◦•●◉✿اســماءالـهدی✿◉●•◦)، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره
𝓜𝔂 𝓫𝓵𝓸𝓰𝓜𝔂 𝓫𝓵𝓸𝓰، تا این لحظه: 3 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره
𝓬𝓸𝓸𝓴𝓲𝓮 (𝓶𝔂 𝓬𝓪𝓽)𝓬𝓸𝓸𝓴𝓲𝓮 (𝓶𝔂 𝓬𝓪𝓽)، تا این لحظه: 3 سال و 2 ماه و 2 روز سن داره
𝓕𝓪𝓽𝓮𝓶𝓮𝓱𝓕𝓪𝓽𝓮𝓶𝓮𝓱، تا این لحظه: 18 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره
𝐹𝓇𝒾𝑒𝓃𝒹𝓈𝒽𝒾𝓅 𝓌𝒾𝓉𝒽 𝐹𝒶𝓉𝑒𝓂𝑒𝒽 𝒮𝒶𝓃𝒶𝐹𝓇𝒾𝑒𝓃𝒹𝓈𝒽𝒾𝓅 𝓌𝒾𝓉𝒽 𝐹𝒶𝓉𝑒𝓂𝑒𝒽 𝒮𝒶𝓃𝒶، تا این لحظه: 2 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره
𝓒𝓸𝓸𝓴𝓲𝓮 𝓬𝓸𝓶𝓮𝓼 𝓽𝓸 𝓸𝓾𝓻 𝓱𝓸𝓾𝓼𝓮𝓒𝓸𝓸𝓴𝓲𝓮 𝓬𝓸𝓶𝓮𝓼 𝓽𝓸 𝓸𝓾𝓻 𝓱𝓸𝓾𝓼𝓮، تا این لحظه: 3 سال و 7 روز سن داره
𝓞𝓭𝓲𝓷 𝓬𝓸𝓶𝓮𝓼 𝓽𝓸 𝓸𝓾𝓻 𝓱𝓸𝓾𝓼𝓮𝓞𝓭𝓲𝓷 𝓬𝓸𝓶𝓮𝓼 𝓽𝓸 𝓸𝓾𝓻 𝓱𝓸𝓾𝓼𝓮، تا این لحظه: 1 سال و 11 ماه و 1 روز سن داره

داستان های خواهر بزرگ 13 ساله

بیاید دنیا رو رنگی کنیم🌈

چیز های مهم امروز

1399/8/26 23:57
260 بازدید
اشتراک گذاری

سلام. امروز صبح پاشدم و تو کلاس های آنلاین شرکت کدم. بعد از اون حواسم رفت سمت گوشواره های حلقه ای نقره ایم. دیدم خیلی وقته اون ها رو گذاشتم و عوضشون کردم و یک گوشواره با نگین های رنگارند انداختم. اما چشمتون روز بد نبینه یکی از لنگه های گوشوارم گم شد. البته توی خونست و زود پیدا میشه. اتفاق دوم اینه که من فردا برنامه صبحگاه آنلاین دارم. یعنی باید خودم فردا برنامه رو اجرا کنم. من اصلا استرسی نیستم خداروشکر اما یکی از دوست هام که برنامه صبحگاهش امروز بود قبل از شروع کلاس تو گروه کمک درسی مون نوشت دارم مثل مرغ پرکنده بال بال میزنم. در این حد استرسی هستند. و امااااااااااااا بهترین اتفاق این بود کهههههههههههه

بلدرچین های مینیاتوری من که نر و ماده هستند تخم گذاشتن. یک تخم خاکستری کوچولو و ناز. 5 ماهه منتظر این لحظه بودم. هوراااااااااااااااا

ببخشید نتونستم بهتر عکس بگیرم. خب دیگه ساعت 12 شده من برم بخوابم. بایییی

پسندها (1)

نظرات (0)