𝓐𝓷𝓪𝓱𝓲𝓭 (◦•●◉✿اســماءالـهدی✿◉●•◦)𝓐𝓷𝓪𝓱𝓲𝓭 (◦•●◉✿اســماءالـهدی✿◉●•◦)، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره
𝓜𝔂 𝓫𝓵𝓸𝓰𝓜𝔂 𝓫𝓵𝓸𝓰، تا این لحظه: 3 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره
𝓬𝓸𝓸𝓴𝓲𝓮 (𝓶𝔂 𝓬𝓪𝓽)𝓬𝓸𝓸𝓴𝓲𝓮 (𝓶𝔂 𝓬𝓪𝓽)، تا این لحظه: 3 سال و 2 ماه و 1 روز سن داره
𝓕𝓪𝓽𝓮𝓶𝓮𝓱𝓕𝓪𝓽𝓮𝓶𝓮𝓱، تا این لحظه: 18 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره
𝐹𝓇𝒾𝑒𝓃𝒹𝓈𝒽𝒾𝓅 𝓌𝒾𝓉𝒽 𝐹𝒶𝓉𝑒𝓂𝑒𝒽 𝒮𝒶𝓃𝒶𝐹𝓇𝒾𝑒𝓃𝒹𝓈𝒽𝒾𝓅 𝓌𝒾𝓉𝒽 𝐹𝒶𝓉𝑒𝓂𝑒𝒽 𝒮𝒶𝓃𝒶، تا این لحظه: 2 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره
𝓒𝓸𝓸𝓴𝓲𝓮 𝓬𝓸𝓶𝓮𝓼 𝓽𝓸 𝓸𝓾𝓻 𝓱𝓸𝓾𝓼𝓮𝓒𝓸𝓸𝓴𝓲𝓮 𝓬𝓸𝓶𝓮𝓼 𝓽𝓸 𝓸𝓾𝓻 𝓱𝓸𝓾𝓼𝓮، تا این لحظه: 3 سال و 6 روز سن داره
𝓞𝓭𝓲𝓷 𝓬𝓸𝓶𝓮𝓼 𝓽𝓸 𝓸𝓾𝓻 𝓱𝓸𝓾𝓼𝓮𝓞𝓭𝓲𝓷 𝓬𝓸𝓶𝓮𝓼 𝓽𝓸 𝓸𝓾𝓻 𝓱𝓸𝓾𝓼𝓮، تا این لحظه: 1 سال و 11 ماه سن داره

داستان های خواهر بزرگ 13 ساله

بیاید دنیا رو رنگی کنیم🌈

از آرمیتا

آرمیتا جان، تو هموطن من بودی و عزیز جان مردم ایران.  متاسفم که عمر تو اینقدر زود به پایان رسید.  و شرمنده ایم که از اسمت برای اهداف کثیفشون استفاده خواهند کرد شرمنده ایم که داغ خانوادت رو بیشتر میکنند شرمنده ایم که از تو به عنوان یک ابزار، و به عنوان یک پرونده کشته سازی استفاده میکنند.  و شرمنده ایم که کسایی برای تو اشک تمساح میریزند و ادعای دلسوزی میکنند، که خودشون حتی یادشون نیست که اخرین بار کی برادرشون رو دیدن! 
7 آبان 1402

31.536.00

خودت بگو که از کجا شروع کنم داغ دلم؟ حرف ها که زیادن. تمومی ندارن. تو هیچ شعر و قصه و تصویری خلاصه نمیشن.  کاش نمیرفتی اکباتان داداش. همه بهت گفتن نرو.  چرا رفتی؟ بدون سلاح، تنها، بین یه مشت کفتار؟  رفتی که حرف بزنی؟ اخه اونا خوک صفت و کفتار صفت و کرکس صفتن. اونا که زبون آدمیزاد نمیفهمن..  کاش قبل از رفتنت موهاتو کوتاه میکردی. اینقدر کوتاه که نتونن بگیرن تو دستای کثیفشونو بکشنت رو پله ها، رو آسفالت خیابون، تو بلوک های شهر شوم اکباتان.  حالا که میری قبل رفتنت لباساتو عوض کن. عکسات با اون گرمکن مشکی و اون پیراهن آبی تا همیشه میسوزونه دل مارو..💔 کاش مثل زنای خیمه امام حسین که دم اخری دو تا چادر و ...
6 آبان 1402

گند زدممممممممممم

وای بچه ها گند زدمممممم سوتی دادم میخواستم یه کامنتی بدم به پست مهنا، اشتباهی فرستادم به وبلاگ زن تنها و دخترک زیبا. شایدم باگ نی نی وبلاگه نمیدونم. الان دیدم بنده خدا جواب داده که فازت چیه. بهش گفتم اشتباه اومده و کامنتو پاک کنه. ولی معمولا دیر به دیر انلاین میشه. وای ابروم رفتتتتتتت خلاصه اگر یه کامنت عجیب غریب از من تو وبلاگ زن تنها دیدین تعجب نکنین. اشتباه اومده پ ن: درست شد بچه ها. خوشبختانه صاحب وبلاگ انلاین شد پاک کرد
5 آبان 1402

بی مقدمه

خواهرا برادرا، اگر مطالب زیر رو خوندین و بهتون برخورد باید بگم اصلا برام مهم نیست و میتونین برین بمیرین اگر خیلی ناراحتین.  بی مقدمه میگم ریدم تو آزادیتون، ریدم تو ابادیتون، ریدم به زن تون، ریدم به مردتون، ریدم به زندگی ای که فقط حق خودتون میدونیدش و ریدم به میهنی که ازش دم میزنید و هیچی ازش نفهمیدین.  ریدم به آبان نود و هشتتون و ریدم به دی نود و شیشتون.  و ریدم به بیست و پنجم شهریورتون.  ریدم به قبر محمدمهدی کرمی و محمد حسینی و مجیدرضا رهنورد. و پیشاپیش ریدم به قبر اون قاتلای نجسی که اسم نجسشونو به زبونم نمیارم و انشالله تک تکشون به درک واصل میشن و به فاضلاب تاریخ می پیوندن.  احترامی هم به مرده نمی...
4 آبان 1402

اسمائیل هنیه

شخصیت هنیه ستودنیه بعد از شهادت چهارده نفر از اعضای خانوادش، پسرانش، نوه هاش و... همچنان داره ادامه میده بعد از گذشت کمتر از یک روز داره سخنرانی میکنه اسرائیل بیشتر از ما (ما کشور های مسلمان) قدرت اقتصادی داره با وجود حمایت امریکا شاید حتی قدرت نظامی بیشتر ولی ما یک چیز مهم داریم که اون نداره. ایدئولوژی و اعتقاد به شهادت
25 مهر 1402

ادم سرشو به کدوم دیوار بکوبه؟

اقا امروز زنگ پرورشی داشتیم، بچه ها به معلم گفتن تو حرف نزن ما میخوایم درباره فراانسان و ماروا طبیعه صحبت کنیم.  بعد همکلاسیم اومد جلو گفت ما یه قرآن داریم که از پیامبر به اجدادمون رسیده (!) و پوستش از پوست اهو. بعد فامیلای دیگمون گفتن این قران باید برای ما باشه و به ما برسه دو تا از جز هاش رو دزدیدن و اینها. چون قرآنه هر سی جزش از هم جدا بودن.  بعد میگفت اره تو روستا هرکی میمرد این قرانه میلرزید تا اینکه دو جزش رو دزدیدن و دیگه نلرزید. همه هم میدونن و همه هم میتونن شهادت ب حالا اون به کنار. برگشت گفت ما نسل اندر نسل سیدیم. انگار بقیه سیدا شناسنامشون یکهو از تو تخم مرغ شانسی درومده. بعد چون سیدیم پدر پدربزرگم وقتی کفشاشو پ...
24 مهر 1402