روزشمار
بی مقدمه بگم که سیصد و شصت و پنج روز گذشته خوب نبود.
ولی مو به مو یادم مونده.
از اهنگا، عکسا، قطعی اینترنت، تلویزیونی که بیست چهار ساعته روشنه، روز اول راهنمایی که نرفتم مدرسه، صدای تیر اندازی از دانشگاه نوشیروانی. لایو های پدر مادر مهسا امینی، شهیدای امنیت.
اون روزا اینقدر ضرب اهنگ تندی داشتن که باورم نمیشه یه سال گذشت.
و خب تجربه جالبی بود تجربه اولین شبهه جنگ داخلی (شبهه جنگ چون خیلی ادم تو خیابونا نبودن و گسترده نبود)
برای همین از امروز شروع میکنم و هر دو سه روز از حال و هوای همون تاریخ در سال گذشته مینویسم. که ثبت بشه برام هر چی دیدم و شنیدم و حس کردم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی